پیامبر خدا (صلى الله علیه وآله) در تاریخ 28 صفر سال 10 هجرى در مدینه منوره چشم از جهان فرو بستند و به لقاء الله پیوستند، و این در حالى بود که سر در سینه برادر خویش على بن ابى طالب (علیه السلام) داشتند: (ولقد قبض رسول الله...): و رسول خدا در حالى قبض روح شد که سر بر سینه من نهاده بود و جانش در میان دستانم گرفته شد و من دستم را بر چهره ایشان کشیدم و من متولى غسل آن حضرت شدم و ملائکه مرا کمک مىکردند و در و دیوار خانه‏اش من از صداى آهسته آنان که بر او نماز مىخواندند و گروهى بالاى مىرفتند و گوش من از صداى آهسته آنان که بر او نماز مىخواندند خالى نمىشد تا آنکه او را در ضریحش به خاک سپردیم... (نهج البلاغه، فیض الاسلام: خطبه 88). و در غم رحلت پیامبر (صلى الله علیه وآله) در حالى که حضرت را غسل مىداد و کفن مىکرد، چنین فرمود: (بأبى أنت و أمى یا رسول الله لقد انقطع بموتک...): پدر و مادرم فداى تو اى رسول خدا! همانا با مرگ تو از نعمتى محروم شدیم که با مرگ دیگران از آن محروم نمىشدیم و آن، نعمت نبوت و اخبار آسمانى بود. مصیبت تو آنقدر بزرگ است که ما را به خاطر تمام مصیبتهاى دیگر تسلیت مىدهد و از این جهت، تو منحصر به فرد هستى و همه مردم در سوگ تو ماتمزده هستند و از این جهت عمومیت دارى و اگر نبود که تو ما را به صبر امر فرمودى و از جزع و ناله نهى نمودى، سرچشمه‏هاى اشک را خشک مىکردیم و درد و غم ما همواره باقى مىبود و اندوه ما زدوده نمىشد و اینها نیز براى تو اندک است، ولى مرگ را نمىتوان برطرف کرد، پدر و مادرم فداى تو باد! ما را نزد پروردگارت یاد کن و در خاطر خود نگهدار!) (نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 226).